نگاهی دوباره و متفاوت به موضوع “افسردگی”

افسردگی از جنس غم نیست، از خانواده‌ خشم است؛ اما خشمی است که متوجه خودِ تو شده است؛ وقتی طولانی مدت از دست خود خشمگین می‌شوی، این خشم کهنه تو را با خودت به خصومت می‌رساند، تو با خودت دشمن می‌شوی، خودت به بزرگ‌ترین دشمن خودت تبدیل می‌شوی و خب می‌دانی که ما با دشمن چه می‌کنیم؟
با او می‌جنگیم، او را تحقیر می‌کنیم، کارهایش را بی‌اهمیت جلوه می‌دهیم، او را آزار می‌دهیم، سرزنش می‌کنیم، تمسخر می‌کنیم؛ دوستش نداریم، از او متنفریم و…

آری! افسردگی همان خشمی‌ست که بر خویش روا داشته‌ای و تا هنگامی که دست از جنگیدن با خودت برنداشته‌ای؛ عبوس و بدخلق و افسرده می‌مانی.

به‌جای جنگیدن، با خودت به صلح برس، به‌جای آنکه دشمن خویش باشی، دوست خودت باش؛ از بهترین دوستت چه انتظاری داری؟ همان را برای خودت انجام بده تا بهترین دوست خودت شوی…

در اولین گام خودت را ببخش؛
تا از خطاها و اشتباهات خودت درنگذری، به آرامش نمی رسی…
برای رسیدن به این منظور باید بقیه را هم ببخشی…

خشمِ کهنه، در طول زمان تبدیل به خصم می‌شود، خصم یا خصومت یعنی دشمنی؛ بدین معنا که اگر از کسی به مدت طولانی خشمگین باشی با او به خصومت یا دشمنی رسیده‌ای…چه خودت باشی؛ چه دیگری…

متن: عباس ناظری
با کمی تخلیص و اضافات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم درخواست مشاوره

نام و نام خانوادگی
نوع مشاوره